تاریخ طبری -محمد بن‌جریر طبری (متوفی ۳۱۰ هـ. ق)

۱. نخستین کس از فرزندان ابی‌طالب علی‌اکبر پسر حسین بن علی بود…

۲. پس‌ازآن عمرو بن صُبیح صُدّائی تیری به‌سوی عبداللّه بن مسلم بن عقیل انداخت. او دست خویش را بر پیشانی برد ولی نمی‌توانست دستش را تکان دهد. پس‌ازآن تیر دیگری بزد و قلب او را بشکافت؛ پس‌ازآن از هر سو او را در میان گرفتند.

۳. عبداللّه بن قُطبه طایی، بنهانی به عون بن عبداللّه بن جعفر حمله برد و او را بکشت.

۴. عثمان بن خالد بن جهنی و بشر بن سوط همدانی به عبدالرحمان بن عقیل بن ابیطالب حمله بردند و او را کشتند.

۵. عبداللّه بن عزره خثعمی نیز تیری به جعفر بن عقیل بن ابیطالب انداخت و او را بکشت.

۶. قاسم بن حسن علیه‌السلام …

۷. علی‌اصغر ….

۸. عبداللّه بن عُقْبه غَنَوی تیری به ابوبکر بن حسن بن علی علیه‌السلام زد و او را بکشت.

۹. هانی بن ثبیت حضرمی به عبداللّه بن علی بن ابیطالب حمله برد و او را بکشت.

۱۰. سپس هانی به جعفر بن علی علیه‌السلام حمله برد و او را نیز بکشت و سر او را بیاورد.

۱۱. خولی بن یزید اصبحی تیری به عثمان بن علی علیه‌السلام انداخت. پس‌ازآن یکی از بنی ایاد بن دارم به او حمله برد و او را بکشت و سر او را بیاورد.

۱۲. یکی دیگر از بنی ایاد بن دارم به محمد بن علی بن ابیطالب حمله برد و او را کشت و سرش را بیاورد.

۱۳. قول اول به هنگام کشته شدن حسین علیه‌السلام، پسری از خاندان حسین علیه‌السلام از خیمه‌ها بیرون‌شد و چوبی به دست داشت. جامه و پیراهن پوشیده و وحشت‌زده، بود و از راست و چپ می‌نگریست گویی دو مروارید بر دو گوش وی دیده می‌شد که وقتی به یک‌سوی می‌نگریست، درحرکت بود.
ناگهان یکی به تاخت آمد و چون نزدیک وی شد از اسب فرود آمد و پسر را قصد کرد و با شمشیر او را درید.
سکونی گوید قاتل هانی بن ثبیت حضرمی بود.

۱۴. به روایت دیگر:*
شمر با گروهی حسین علیه‌السلام را احاطه کردند. پسری از کسان حسین علیه‌السلام سوی وی می‌آمد. خواهرش زینب، دختر علی علیه‌السلام او را بگرفت که نگاهش دارد. حسین علیه‌السلام فرمود: نگاهش بدار، اما پسر نپذیرفت و دوان‌دوان سوی حسین علیه‌السلام آمد و پهلوی وی بایستاد.
بحر بن کعب از بنی تمیم، شمشیر بر حسین علیه‌السلام فرود آورد. پسر گفت: ای پسر زن خبیث، عموی مرا می‌کشی؟ بحر او را با شمشیر بزد. پسر دست را حائل شمشیر کرد، که قطع شد و تنها دست به پوست بند بود.
پسر بانگ برآورد: ای مادرم! حسین علیه‌السلام او را گرفت و به سینه چسبانید و فرمود: برادرزاده‌ام بر این حادثه که به تو رخ‌داده صبوری کن و آن را ذخیره خیر کن که خدا تو را پیش پدران شایسته‌ات می‌برد. نزد پیغمبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و علی بن ابیطالب و حمزه و جعفر و حسن بن علی علیه‌السلام که خدا همه آن‌ها را درود فرستد.(۱)