مقدمه مؤلف
ازآنجاییکه باز نگاری تخصصی در فرهنگ عاشورایی لازم بود تا مطالب افواهی و بیاساس و ضعیف پاکسازی شوند و مطالب مستند و کهن در دسترس مراکز علمی و دانشمندان سیره نگار و واعظان و مداحان و روضهخوانان قرار گیرد، به عنایت اباعبدالله الحسین علیهالسلام کار تازهای در مقتل نویسی را از سال ۱۳۸۷ شروع کردم.
ابتدا مقتل علیاکبر علیهالسلام در سال ۱۳۸۷، بعد مقتل ابوالفضل علیهالسلام در سال ۱۳۸۸ و در سال ۱۳۸۹ مقتل علیاصغر علیهالسلام به چاپ رسید که میشود گفت اوّلین مقتل مستند تا قرن هفتم (سال ۷۰۰ هـ . ق) بود که به چاپ رسید و در دسترس صاحبانِ تحقیق و عاشقانِ محرّم و عزاداران عاشورایی و محبّان امام حسین علیهالسلام قرار گرفت.
کتابی که پیش روی شماست (مقتل الحسین) هم چهارمین کتابی است که مطالب آن کهن و مستند است و از ۴۲ کتاب از شیعه و سنّی و زیدی و دیگر مذاهب اسلام که تا تاریخ ۷۰۰ (هـ . ق) تألیف شده بود، استخراج گردید. گر چه مطالب کتابها ازنظر اعتبار یکسان نیستند، ولیکن شبیه به هم و با اختلاف بسیار کمی نقلشدهاند.
سیره ما در نوشتار این کتاب به شرح زیر است:
۱ . به هیچ مطلب افواهی تکیه نکردیم و نوشتاری که بعد از سال ۷۰۰ هـ . بود را نقل ننمودیم. اصل متن منابع را در فصل دوم آوردیم و آنچه استخراج کردیم را بهصورت موضوعبندی در فصل اوّل درج نمودیم.
۲. شروع جنگ امام علیهالسلام و مبارزه ایشان با دشمن را نتوانستیم ازنظر ساعت زمانی دقیقاً تعیین کنیم و در ترتیب موضوعات، احتمال پیش و پس شدن آن میرود. البته آنچه به نظر رسید، این بود که بعد از شهادت علیاصغر علیهالسلام ابتدا نبرد و مبارزه شروع شد و موضوع «تکوتنها» را یادداشت کردیم.
۳. ظاهراً عبدالله بن حسن علیهالسلام آخرین نفر بعد از علیاصغر علیهالسلام بود که شهید شد و آن زمانی بود که امام علیهالسلام در محاصره بود و این نوجوان نابالغ خود را از خیمهگاه به امام رساند و بحر بن کعب با شمشیر بر دستش زد و قطع کرد؛ و امام او را در بغل گرفت … . سپس حرمله تیری زد و او را ذبح کرد و به شهادت رساند.(۱) ما این واقعه را در متن نیاوردیم.
وقتی امام حسین علیهالسلام از اسب به زمین افتاد، زینب از دور این صحنه را دید و به عمر بن سعد گفت: آیا اباعبدالله را میکشند و تو نگاه میکنی؟!(۲)
این واقعه را هم در متن کتاب یادداشت نکردیم؛ چه آنکه ما مقتل امام را دنبال کردیم.
۴. در وهله اوّل آنچه از امام معصوم درباره مقتل امام حسین علیهالسلام نقلشده، موردنظر ما بوده و سپس به آنچه نویسندگان سیره نگار و مقتل نویس نوشتهاند، توجه کردیم. در بحث دفن سرِ امام از روایات استفاده کردیم و قائل شدیم که سر در نجف دفن است؛ امّا آنچه بعضی علما و نویسندگان گفتهاند مانند: «عمل شیعه این است که در کربلا دفن شد»، یا یزید به امام سجاد علیهالسلام گفت: «سر را به تو میدهم» و دنباله قضیه نامعلوم است یا نویسندهای میگوید: «… خداوند داناتر است» و امثال این مطالب، در مقابل نصوصِ مستند موردنظر قرار نمیگیرد.
در موضوع زخم و جراحات بر بدن امام حسین علیهالسلام روایات ۳۳ جای نیزه و ۳۴ جای ضربت یا ۳۲۰ زخم نیزه و ضربه را میگوید که تواتر دارد، امّا آنچه مناقب ابن شهرآشوب بهتنهایی ذکر کرده که کسی گفته ۱۹۰۰ جای جراحت بوده و کس دیگری مانند او این عدد را نقل ننموده، قابل نظر و اطمینان نیست.
صاحب لهوف، (متوفی ۶۶۴ هـ . ق) نوشته: «امام حسین علیهالسلام در قتلگاه در حال جان دادن، طلب آب کرد…«و این مورد را تا آن زمان مؤلفینی همانند صدوق و مفید و کلینی و طوسی و … نقل ننمودند. لذا این نوع مطالب مورداطمینان قرار نمیگیرد. محقق با دیده تحقیق مطالب را بررسی و اظهارنظر میکند و از هر نوع تعصّب و تقلید به دور است و نمیخواهد برای گریاندن، العیاذ بالله ساحت مقدّس امام را خدشهدار کند.
۵. بعد از قرن هفتم، کتاب روضةالشهداء واعظ کاشفی (متوفی ۹۱۰ هـ . ق) نوشته شد. زمان صفویه نوشتار مقتل بیشتر شد و زمان قاجاریه مانند اسرار الشهاده ملّا آقا دربندی (متوفی ۱۲۸۵ هـ . ق)، اضافات غیر مستند و کهن در کتب تاریخی و مقاتل افزوده شد و دیگران خوابها و کشفیات نفسانی نقلشده را بهصورت متن درآوردند و متأسفانه هر چه از زمان عاشورای سال ۶۱ هـ . ق دورتر میشویم، اضافات غیر مستند هم بالنسبه افزوده میشود و این خود نوعی خدشهدار کردن بزرگترین حماسه تاریخ (عاشورا) و عدم اعتنا به منابع کهن است.
از نمونه اضافات غیر مستند چند نمونه را نقل میکنیم:
الف) در رابطه با علیاصغر:
ـ امام حسین به لشکر فرمود: «علیاصغر را آب دهید که شیر در پستان مادرش نمانده است».
ـ بعد از اصابت تیر به گلوی علیاصغر او تبسّمی به روی پدر کرد.
ـ جنازه علیاصغر را از زیرخاک بیرون کشیدند و سر او را از بدن جدا کردند و به نیزه زدند.
ب) در رابطه با حضرت ابوالفضل:
ـ عباس به امام حسین عرض کرد: «میخواهم یکبار دیگر صورت تو را ببینم، ولی حرمله تیر بر چشم من زده است».
ـ عباس به بچهها قول داده بود که برای آنان آب بیاورد.
ـ امام حسین از اسب پائین آمد و دستبریده برادر (عباس) را بوسید.
ج: در رابطه با حضرت زینب:
ـ امام حسین میخواست برای مبارزه به میدان برود که زینب گفت: «آهسته برو. میخواهم تو را سیر ببینم و با تو خداحافظی کنم».
ـ زینب زیر گلوی امام حسین را موقع خداحافظی بوسید.
و نظیر این نوع مطالب در کتابهایی همانند روضةالشهداء کاشفی، اسرار الشهاده ملّا آقا دربندی، معالی السبطین محمّد مهدی مازندرانی، عنوان الکلام محمدباقر فشارکی، مُحرِق القلوب ملّا مهدی نراقی، منتخب طریحی، نور العین منسوب به ابواسحاق اسفراینی و … یافت میشود که متأسفانه نقّال و خریداران این نوع مطالب و کتابها بسیار است.
در خاتمه اگر خوانندگان دانشپژوه درباره مقتل امام حسین علیهالسلام تا سال ۷۰۰ (هـ . ق) به مطلبی برخوردند که در کتاب ما یادداشت نشده، میتوانند با ذکر مطلب و منبع، آن را از طریق پست الکترونیکی shahidanekarbala[at]gmail.com یا قسمت ارتباط با ما ارسال نمایند تا در چاپهای بعدی تکمیل گردد. امید است این نوشتار مختصر مورد لطف و نظر حضرت سیدالشهدا قرار بگیرد.
و آخر دعوانا ان الحمدالله ربالعالمین
سید علیاکبر صداقت ـ تیرماه ۱۳۹۰