ألفتوح -ابن‌أعثم کوفی (متوفی ۲۱۴ هـ. ق)

۱. اولین کسی که از خاندان حسین به میدان آمده عبداللّه بن مسلم بن عقیل بن ابیطالب بود درحالی‌که می‌فرمود:

* امروز پدرم مسلم را ملاقات می‌کنم و جوانانی که بر دین پیامبر بوده‌اند.
* آن‌ها مانند این قوم دروغ‌گو نیستند بلکه خوبان و با نسب‌های عالی هستند. از بزرگان هاشمی که حسب نیک دارند.
سپس حمله کرد و عده‌ای از آن‌ها را کشت و کشته شد.

۲. بعد از او جعفر بن عقیل بن ابیطالب به میدان رفت درحالی‌که می‌گفت:

* من جوان ابطحی طالبی (از نسل ابوطالب) هستم که از گروه هاشمی‌ام و غالب خواهم بود.
* ما حقّاً بزرگان خلقیم و این حسین علیه‌السلام است آقای نیکان و پاکان سپس حمله کرد و جنگید و کشته شد.

۳. بعد از او برادرش عبدالرحمان بن عقیل بن ابیطالب به میدان آمد درحالی‌که این‌گونه رجز می‌خواند:

* پدرم عقیل است پس جایگاهم را در بین بنی‌هاشم بدانید و بنی‌هاشم برادران من هستند.
* راست‌گویانی که هم‌تراز قرآن هستند، این حسین است که بنیانی استوار دارد سپس جنگید تا کشته شد.

۴. بعد از او محمد بن عبداللّه بن جعفر بن ابیطالب به میدان آمد و فرمود:

* به خدا از دشمنان شکایت می‌برم از این قوم کور و پست
* آن‌ها علوم قرآن را و محکمات نازل‌شده تبیان را تغییر دادند و کفر و سرکشی خود را آشکار کردند.
سپس جنگید تا کشته شد.

۵. بعد از او برادرش عون بن عبداللّه جعفر به میدان آمد و می‌گفت:

* اگر مرا نمی‌شناسید پس من پسر جعفر هستم، او شهید راستی در بهشت‌های نورانی است.
* او پرواز می‌کند در بهشت با بال‌های سبز و همین برای شرافت ما در بین شما کافی است. سپس حمله کرد، پس جنگید و کشته شد.

۶. بعد از او عبداللّه بن حسن بن علی بن ابیطالب به میدان آمد و صورتش گویا تکه‌ای از ماه برد که در آن روز پیراهن و روپوشی داشت و در دستش شمشیری بود که لبه‌ای تیز و برنده داشت و او این‌گونه رجز می‌خواند:

* اگر مرا نمی‌شناسید پس من فرزند حسن علیه‌السلام هستم سبط پیامبر مصطفی که امین بود.
* این حسین علیه‌السلام است که مانند اسیری در زنجیر، بین مردمی گرفتار شد، که از ابرهای رونده سیراب نشوند.
پس جنگید تا کشته شد.

پس حسین علیه‌السلام فرمود: صبر کنید ای فرزندانم و صبر کنید ای اهل‌بیتم که قسم به خدا بعد از امروز هرگز خواری نخواهید دید.
پس برادران حسین علیه‌السلام حرکت نمودند، برای اینکه به خاطر او کشته شوند.

۷. اولین کسی که از برادران به میدان آمد ابوبکر بن علی علیه‌السلام که اسمش عبداللّه و مادرش لیلی دختر مسعود بن خالد ربعی بود، درحالی‌که می‌فرمود:

* آقای من علی علیه‌السلام است که دارای افتخارات طولانی است از بنی‌هاشم که بهترین و کریم و بخشنده است.
* این حسین علیه‌السلام پسر پیامبر مرسل است که با شمشیرهای تیز و برّان از او حمایت می‌کنیم.
* جانم را فدای او می‌کنم که برادری باعظمت است، ای خدا! پس ثواب نازل‌شده است را بر من منّت گذار.
پس حمله کرد بر او مردی از یاران عمر بن سعد که به او زحر بن بدر نخعی‌ می‌گفتند و او را به قتل رساند.

۸. بعد از او برادرش عمر بن علی علیه‌السلام به میدان آمد و می‌فرمود:

* ضربه می‌زنم بر شما و شما را راحت نمی‌بینم، شما به خاطر کفر نسبت به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم شقی شدید.
* دشنام بر شما، بلکه به‌وسیله من، شما امروز در آتش سقر ساکن می‌شوید.
* بد مکانی است سقر زیرا از آتش سوزان است و شما بد بشری هستید، چراکه در انکار حقایق هستید.

سپس بر قاتل برادرش حمله کرد و او را کشت؛ پس رو به‌سوی لشکر کرد و با شمشیرش به آن‌ها ضربات محکمی وارد می‌کرد و رجز می‌خواند:

* فرار کنید ای دشمنان خدا، از من فرار کنید، از پیش شیری خشمگین.
* که با شمشیر شمارا می‌زند و فرار نمی‌کند و در جنگ مانند یک ترسو فراری نیست.
سپس حمله نمود آن‌قدر جنگید تا کشته شد.

۹. بعد از او برادرش عثمان بن علی علیه‌السلام که مادرش ام‌البنین دختر حزام بن خالد عامریه بود به میدان آمد و می‌فرمود:

* همانا من عثمان هستم که مفاخر زیادی دارم، رهبرم علی علیه‌السلام است که دارای اعمال پاکی می‌بود.
* پسرعموی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پاک است، برادر حسین علیه‌السلام هستم که بهترین بهترین‌هاست.
* آقای بزرگ و کوچک است، بعد از پیامبر و وصی او که یار او بود؛ پس جنگید تا کشته شد.

۱۰. بعد از او برادرش جعفر بن علی بن ابیطالب که مادرش امّ‌البنین دختر حزام بود به میدان آمد و این‌گونه رجز می‌خواند:

* همانا من جعفر هستم، دارای مقامات عالی که پسر علی علیه‌السلام هستم، بهترین کسی که بخشش‌ها داشت.
* برادرم حسین علیه‌السلام است که دارای سخاوت و فضیلت است.
سپس حمله نموده و جنگید و کشته شد.

۱۱. بعد از او برادرش عبداللّه بن علی علیه‌السلام به میدان آمد و این رجز را می‌خواند:

* من فرزند سخاوت و فضیلت هستم، او علی علیه‌السلام است که در اعمال، خوب و بهترین است.
* شمشیر رسول خدا است که خوارکننده است در هر روزی که سختی‌ها ظاهر شود.
سپس حمله کرد و جنگید تا کشته شد.

۱۲. بعد از او برادرش عباس بن علی علیه‌السلام به میدان آمد…

۱۳. پس از او علی بن حسین علیه‌السلام یعنی علی‌اکبر به میدان آمد….

۱۴. علی‌اصغر شیرخواره…..(۱)